غبارآلوده شد شهرم

افق های نگاه من

کمی کوتاه شد اما...

امید روشنی دارم

که پرواز کبوترها در اوج آسمان را

دوباره دیده بان باشم


دلم را آب و جارو کرده ام شاید

بیاید باد و این عقده برون سازد

نمی دانم چرا او را چنین سنگین دلی باشد؟!


بیا باران، بیا بشکن سکوت تلخ اینجا را

که با آهنگت برون سازم نفس های گره خورده ...

کرج- 11 مهر نود سه - هوای غبارآلوده (شعر از خودم)

هوای آلوده در دریچه اتاقم