۱۴ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

حسین (ع)

گرسنگی و تشنگی خدا و غیر خدا نمی شناسد؛ و حسین (ع) چه بزرگ مردی بود که تشنگی جان سوز کربلا او را از خدا جدا نکرد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Mad Ji

نقطه

گاهی فقط یک نقطه است که از "خـــــــــــــــــــــــــدا"

                                        "جـــــــــــــــــــــــــدا"  می سازد

این یعنی از عرش به فرش رسیدن

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Mad Ji

نامه ای به امام رضا

در حد شما نیستم که نامه ای بنگارم که اگر در حد جنابتان بودم شرفیاب زیارت بارگاه متعالی و عزیزتان می شدم و از کارم شرمسارم که سفاهت را به نهایت رسانده و جناب با عظمتتان را مخاطب قرار داده ام.

وقتی که نام شما را می برم و جنابتان را مخاطب قرار می دهم، موی بر تنم راست می شود و حزنی وجودم را می گیرد که من چقدر نالایق بوده ام.

ای یوسف زیبای من، این سائل باز هم زائرتان نیست و از دور سلام دارد و از صاحب خانه طلب گوشه چشمی دارد تا لایق آن باشد که پنجه در پنجره ی فولاد کند و روبروی ایوان طلایتان زانو زند.

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند

آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند؟

تو نوری و همسایه ی ما! و عجیب است عظمت تو که نور و سایه را چگونه در یکجا گنجانده ای! دلم با نام ات بسی لرزیده، ای غریب طوس، ای همسایه، برای زیر سایه تو بودن باید خاک می بود و من نبودم! و خاک ها بر سر من. ای نور، سال هاست که روزگار من سیاه است از آن سب که خورشید گنبدت بر دیدگان من نتافته و گرچه همسایه ایم ولی سایه نشینی تو نصیب دل آواره من نبود.

دیده گانم مشتاق جرعه نوشی آیینه های دارالسیاده، و گوش هایم عازم نواهای دارالحفاظ خانه ی ارباب است، و دستان گنه کارم، شرمسار و دل شکسته عنایت ولی نعمتش را دارد تا حلقه در حلقه های ضریحش زده آن ها را نوازش کند و اشک بریزد که قسم به معصومیت معصومه ات گذشته سیاه بر ما ببخشایید. ای سلطان عشق می دانم که فداکِ گفتن ات به سوی قم است و مرا شرمنده نخواهی گذاشت.

دل تنگم هوای تو دارد تا در هوای تو همپر کبوترهای حرم ات شود و خوشا به حال کبوترهایت که پروانه وار، طواف کعبه ای می کنند که خورشید را در بر خویش دارد.

شمس الشموش، اذن دخول می خواهم: أ أدخل یا حجه الله؟ ای حجت خدا آیا وارد شوم؟

می دانم که در برون کاری نکرده ام که به اندرون آیم! ولی ضعف های خودم را همواره مقابل چشمانم شاهدم و اعتراف دارم که شیعه ای نالایق بوده و هستم ولی شما کان معرفت هستید، پس امید کرم دارم.

قلبم را جمیع معرفت ها قرار دهید تا این معرفت ها مرا لایق درگاهتان گرداند انشالله.

1393.4.6

کرج

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Mad Ji

اصلاح درونی و نظارت سازمانی در زمینه حجاب

امروز وزیر کشور، برای پاسخ گویی در مقوله عفاف و حجاب، به صحن مجلس فراخوانده شده بود. نمایندگان و وزیر مطالبی را بیان داشتند. از اینکه این کار باید به صورت فرهنگی انجام شود، یا اینکه 22 سازمان و نهاد در این امر مسئول هستند و باید به صورت هماهنگ با مشکل برخورد شود، بودجه نداشتیم، و مباحثی از این دست.

و باز هم شاهد بودیم تقصیر رو هی به گردن این و آن انداختند و در نهایت هم وزیر کارت زردی گرفت و بحت تمام شد تا موعودی دیگر که باز همین بحث ها تکرار شود و تذکری و شاید کارت زردی تا این چرخه مکرر تاریخی هی تکراز شود و تکرار شود و تکرار شود! بدون هیچ نتیجه ی مثبتی!

از هر دری گفتند، از زمین و زمان شاکی بودند به جز خودشان!

دوستان ما مشکل قانون و بودجه و ... نداریم! ما مشکل نظارت داریم! ما مشکلمان این است که برای اصلاح تلاش می کنیم از دیگران شروع کنیم!

در حالی که برای اصلاح باید از خود بدنه ی دولت شروع کرد

وصعیت پوشش در بین کارمندان دولت مناسب نیست. ما در کوچه و خیابان به زور می توانیم پوشش مردم را مناسب کنیم ولی این کار نتیجه مطلوب و دراز مدتی نخواهد داشت. ما باید ابتدا در محیط های کاری و دولتی وضعیت پوشش را به صورت اجباری کنترل کنیم تا اینکه حداقل اندک حجاب باقی مانده هم به فراموشی سپرده نشود. چرا کارمندی که پوشش مناسب ندارد باید در داخل یک سازمان کار کند؟

در کنار همه ی اینها نظارت هم نداریم. باید به سازمان ها، دانشگاه ها و ... نظارت شود که آیا واقعا مسئولین برای حجاب اقدام عملی می کنند یا فقط بخش نامه ها و دستورالعمل ها را می گیرند و بایگانی می کنند!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Mad Ji